سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیانمندترین مردم در معاملت و نومیدترین‏شان در مجاهدت ، مردى است که تن خویش در طلب مال فرسود و تقدیرها با خواست او مساعد نبود ، پس با دریغ از دنیا برون شد و با وبال آن مال روى به آخرت نمود . [نهج البلاغه]

اراجیف نامه
نویسنده :  واتوواتو

جوانی اگر بی پول وژنده ایم

ولی مال هیچ کس ندزدیده ایم

پراید وپژو، ماتیز وزانتیا

فقط دیده ایم،حسرت خورده ایم

اگر دود اگزوز،ما دیده ایم

اگر مونو اکسید،ما خورده ایم

اگر پول دلیل است نیاورده ایم

اگرپارتی شرط است شرمنده ایم

پیاده همی گز کنیم هر کجا

نگو تاکسی تاکسی که افسرده ایم

همین مینی بوس هم ما راضی ایم

اگر مترو باشد که ذوق کرده ایم

اگر بربری هم نبود رزق ما

در این غربت و بی کسی مرده ایم

حساب پس انداز ما هم تهی است

که پولی به بانکها نسپرده ایم

گواهی بخواهید ،اینک گواه

همین که در این شهر ما زنده ایم

بسی جیب خالی دلی پر ملال

از این دست عمری به سر برده ایم

 


یکشنبه 84/8/29 ساعت 1:12 عصر
نویسنده :  واتوواتو

سلام . من امروز فهمیدم که خیلی چیز هاست که من باید برای داشتنشون خوشحال وشاکر باشم . رفتم دانشگاه علامه . اونجایی که4 سال توش درس خوندم . آفای بخشی رو دیدم رتبه 26 فوق لیسانس و نفر دوم المپیاد ادبی . چیزهایی که برام تعریف کرد عجیب وباور نکردنی بود . از جایی که بزرگترین امکاناتش برقه! از جایی که به قول خودش در تاریخ اونجا اولین نابغه اش خود اونه! چرا؟! وقتی میگفت تا همین 4-5 سال پیش برق نداشتند باورم نمیشد! برق !برق!چیزی که ما بهش نه به عنوان امکانات بلکه به عنوان یه چیز ضروری و لاینفک زندگی نگاه می کنیم .کامپیوتر و اینترنت و کتابخونه و ... بماند .میگفت در چند کیلومتری محل سکونتشون غنی ترین معادن کشور ذخیره شده که سالهاست دارن اونو استخراج می کنندو خدا میدونه که چه آدمهایی از راه این معادن به ثروتهای آن چنانی رسیدند.آدمهایی که از این نعمت که حق مسلم اهالی اونجاست استفاده می کنند ولی حتی از ساختن یه مدرسه راهنمایی برای بچه های اونجا دریغ می کنند . خدا می دونه چند نفر مثل آقای بخشی از اونجا می تونند نفر اول المپیادها باشند ولی چه جوری؟ کاری ندارم که آقای بخشی چه جوری درس خونده و یا اصلا برا چی درس خونده. فقط دلم میسوزه از این همه بی عدالتی که تو سرزمین ما وجود داره . حرصم می گیره از این آدمهایی که دم از علم ودانش میزنند ولی همه امکانات رو برای این بچه سوسول های تنبل و از خود راضی و مایه دار فراهم میکنند بلکه 2 کلاس سواد داشته باشند! از اون آدمهایی که ثروت سرزمینهای این آدمها رو غارت میکنند و با سنگ اون معادن برای خودشون و دیگر خر پولها کاخ می سازند ؛(استعمار که شاخ و دم نداره!) از خاک حاصلخیز اونجا میوه ها و محصولات درجه 1 رو برای صادرات به کشور های عربی و اروپایی برداشت می کنند ؛ پول روی پول انبار می کنند ولی حتی دریغ میکنند یه مدرسه راهنمایی، یه مدرسه راهنمایی (نه چیز دیگه) برای بچه های اونجا بسازند . حرصم می گیره. حرصم می گیره. ...حرصم می گیره


یکشنبه 84/8/29 ساعت 1:5 عصر
نویسنده :  واتوواتو

سلام من اومدم شما نبودید .پس کی هستید؟ الان کسی هست؟آ.........ه ....نه بابا هنوز کسی مرا در باد صدا نمیزند! هنوز هیچ کسی نیست که ازش بپرسم کفشهایم کو ؟ ولی چنان بی تابم که حتما میروم تا سر کوه تا ته دشت . هرچند که آوایی منو نخونه! سهراب کجایی که ببینی  دیگه هیچ سیبی تو را به گرمی یک عشق نمی کند مانوس


سه شنبه 84/8/10 ساعت 12:16 عصر
نویسنده :  واتوواتو

بسیاری از کنشهای متقابل زن ومرد حاوی مفاهیم نمادین هستند که بلا فاصله آشکار نمی شوند . مثلا باز کردن در توسط مردان برای زنان ، به طو ر نمادین این فکر را تقویت می کند که زنان حالت انفعالی و ظرافت دارند.اگر چه در ظاهر این تشریفات چیزی بیش از رعایت ادب نیست ولی الگوهای نابرابری موجود را مورد تاکید قرار میدهد  چرا که اگر یک زن دری را برای مرد باز کند بیشتر واکنش نا مطلوب در یافت خ.اهد کرد تا اظهار سپاسگزاری!درست به اندازه این سوال که چرا مردان در را برای زنان باز می کنند ، این سوال نیز جالب است که چه نوع در هایی را می گشایند؟! مطمئنا در هایی نیست که از نظر نمادین ، نشانه قدرت ، ثروت و حییت زنان تلقی شود!!!

کنش متقابل فیزیکی جنسها نیز جالب است .مردان نوعا فضای  بیشتری از زنان اشغال میکنند.همچنین که مردمان طبقه  بالا بیشتر اجازه دارند که مردمان طبفه پایین را لمس کنند مثلا رئیس می تواند دست به پشت کارمندش بزند ولی کارمند نمی تواند ، مردان نیز زنان را بیشتر لمس می کنند . اگر یک زوج یکدیگر را در آغوش گرفته باشند فرض بر این است که مرد از این طریق زن را در وضعیت کنترل کننده اب قرار داده است ولی مرد به ندرت اجازه میدهد که زن او را به همان طریق در آغوش بگیرد به خصوص که در انظار دیگران باشد و اینبه دلیل ترس از آن است که متکی جلوه کند.

مکالمه بین زن ومرد نیز نشان دهنده کنش متقابل اجتماعی است ، علی رغم این کلیشه که زنان بیشتر از مردان حرف میزنند ولی واقعیت این است که هنگام گفتگو زنان تحت استیلای مردان قرار می گیرند. مردان نه تنها به مقدار زیاد تری از زنان حرف میزنند ، بلکه 95 درصد موارد قطع سخن را مرتکب میشوند.از سوی دیگر زنان به ندرت سعی می کنند حرف مردان را قطع کنند و آنان معمولا به حرف مردان بیش از حرف خودشان ارزش میدهند.زنان همچنین در حال گوش کردن بیشتر لبخند میزنند  و دو یا سه برابر مردان سوال میکنند  و این تاکتیک گوینده را تشویق میکند تا بیشتر سخن بگوید .


ریتال اتکینسون و دیگران؛زمینه روانشناسی هیلگارد؛ تهران ، رشد ، 1378

 

 


سه شنبه 84/7/26 ساعت 11:23 صبح
نویسنده :  واتوواتو

                       اگه بعضی  وقتها که من   کنارتم

                        وبوی خاک بارون حس می کنی ،

                      بدون چشمهای منه که رو گونه هام می باره  

                                 آخه تو دلمو میشکنی!!!


سه شنبه 84/7/26 ساعت 11:19 صبح
نویسنده :  واتوواتو

 خداوندا

به من نیرویی ببخش که از دوستانم متوقع نباشم تا برآورده نشدن آن باعث رنجم نشود و توقع دوستان را از من آنقدر کن که اگر نتوانستم آنرا براورده کنم از من نرنجند!

خداوندا

کمک کن که دیگران را به خود رها کنم و دیگران مرا به تو!

خداوندا

خود را آنقدر به من نزدیک کن که هیچ کس جرات آزار رساندن به من را نداشته باشد!

خداوندا

کاری کن که دوستان غمهایم را ببینند تا کمکم کنند ودشمنان شادیهایم راتا در نظرشان کوچک ننمایم!
سه شنبه 84/7/26 ساعت 11:17 صبح
نویسنده :  واتوواتو

امروز داشتم عکسهای تاریخی ایران ر و نگاه می کردم رسیدم به اصفهان و مسجد شیخ لطف الله یاد خاطرات سفر به اصفهان افتادم . یاد مسجد شیخ لطف الله . شنیده بودم که انعکاس صدا تو مسجد 7 باره ! رفتیم برای امتحان خودشو صدا زدیم . هی گفتیم : لطف الله ... لطف الله ...یه بار ، نهایتا دو بار ! عملا باید اینطور میشد:لطف الله ... لطف الله .. اُطف الله ...فُ الله ...اُلله... لا...لا! اما اینطوری نشد. هر چی داد زدیم خبری از 7 بار نبود ! از انعکاس صدا گذشتیم میخ شدیم به کاشیکاری های سقف . یه تمرکزی تو این کاشی کاریها بود که کاملا ٌ اسلامی بود و ما از اونجا که عرفان وحدت وجودی دکتر دشتی رومون خیلی اثر کرده بود فهمیدیم که همه این گنبد ها و کاشی کاریها وحدت وجود رو نشون میدن . وحدت در عین کثرت ! رسیدن همه دایره ها به یک نقطه در مرکز.( بابا باهوش!!)گفتم افهان ، یاد مهرنوش افتادم ، گمش کردم . نمی دونم چی کار کنم ؟ کاش قاصدک از تو خبر بیاره


جمعه 84/7/22 ساعت 5:43 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
استاد محترم
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
13531 :کل بازدیدها
4 :بازدید امروز
0 :بازدید دیروز
درباره خودم
اراجیف نامه
حضور و غیاب
لوگوی خودم
اراجیف نامه
لوگوی دوستان
لینک دوستان
تشریف بیار تو
همه چیز راجع به کامپیوتر
" H O R I Z O N "
Iranian Music
تشریف بیار تو
اشتراک
 
آرشیو
پاییز 1384
تابستان 1384
طراح قالب