بچه ماهی به تور می نگریست
راز این پرده مشبک چیست؟
پدر و مادر مرا هم با خود برد
راستی این فرشته ما نیست؟
تا به کی همچون لاک پشتی پیر
روز و شب یکنواخت باید زیست
میروم از حصار این تکرار
تا بدانجا که آسمان آبی است
میروم اوج را ولی باید
سخت بر حال لاک پشت گریست
ساعتی بعد آن سوی برکه
رقص آتش غروب یک ماهی است
اینه!
فکر نکنید هر کی از راه رسید فرشته است!!